حديث31- سلطنت مهدى (ع):
ابوهريره روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود:
لولم يبق من الدنيا الا ليلة لملك فيها رجل من اهل بيتى .
اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، در همان شب مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد .
|
حديث32- خلافت مهدى (ع) :
ثوبان از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود:
نزد گنج شما سه نفر به قتل رسند كه هر سه پسران خليفه مى باشند و پس از آن ديگر هيچ يك از آنها خليفه نمى شود تا آن كه مردمى با پرچمهاى سياه سررسند و طورى آنها را به قتل رسانند كه هيچ قومى را بدان وضع نكشته باشند.
ثم يجيئى خليفة الله المهدى فاذا سمعتم به فأتوه فيبايعوه فانه خليفة الله المهدى .
سپس خليفه خدا مهدى بيايد ، چون بشنويد كه ظهور نموده به سوى او رو آوريد و با او بيعت كنيد زيرا او مهدى خليفه حقيقى خداوند است .
|
حديث33- بيعت با حضرت:
ثوبان از پيامبر (ص) روايت كرده كه فرمود:
مردمى با پرچمهاى سياه از جانب شرق پديد آيند كه دلهاى آهنين دارند هر كس از آمدن آنها مطلع گشت به سوى آنها رو آورد و با آنان بيعت كند و لو با رفتن از روى برف باشد .
|
حديث34- پيوند دهنده دلها :
از على (ع) روايت شده كه فرمود: به پيغمبر اكرم (ص) عرض كردم :
يا رسول الله (ص) أمنا آل محمد المهدى أم من غيرنا ؟
اى رسول خدا مهدى از ما اهل بيت است يا از غير ما؟
پيامبر فرمود:
لا، بل منا يختم الله به الدين كما فتح بنا و بنا ينقذون من الفتن كما انقذوا من الشرك و بنا يؤلف الله بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة اخوانا كما ألف بينهم بعد عداوة الشرك اخواناً فى دينهم .
او از ماست خداوند دين را به وسيله او ختم كند چنان كه توسط ما گشود ، مردم به وسبله ما از آشوبها نجات يابند چنان كه از منجلاب شرك بيرون آمدند، دلهاى آنها را به هم پيوند دهد و بعد از دشمنيها آنها را با هم برادر كند، چنان كه بعد از نجات از شرك ، آنها را با هم برادر دينى كرد.
|
حديث35- بعد از مهدى زندگى بى فائده است :
عبدالله بن مسعود مى گويد پيامبر اكرم (ص) فرمود :
لولم يبق من الدنيا الا ليلة لطول الله تلك الليلة حتى يملك رجل من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى و اسم ابيه اسم ابى يملاء ها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماًً و جوراً و يقسم المال بالسوية و يجعل الله الغنى فى قلوب هذه الامة فيملك سبعاً او تسعاً لاخير فى العيش بعد المهدى .
اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، خداوند آن شب را چندان دراز گرداند تا مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد كه نامش نام من و نام پدرش نام پدر من مى باشد . و او زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، اموال را بالسويه ميان مردم تقسيم كند، و خداوند دلهاى امت مرا بى نياز گرداند، هفت سال يا نه سال سلطنت نمايد سپس بعد از مهدى زندگى فائده ندارد.
|
حديث36- قسطنطنيه به دست مهدى (ع) فتح شود:
ابوهريره از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود:
لا تقوم الساعة حتى يملك رجل من اهل بيتى يفتح القسطنطنية و جبل الديلم و لو لم يبق الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يفتحها.
پيش از آنكه قيامت شود و مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و قسططنطنيه و جبال ديلم (2) را فتح كند اگر يك روز از عمر دنيا باقى باشد خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا آنجا را فتح كند.
|
حديث37- مهدى (ع) پس از پادشاهان ستمگر:
قيس بن جابر از پدرش و او از جدش ، از رسول خدا (ص) روايت نموده كه فرمود:
سيكون بعدى خلفاء و من بعد الخلفاء امراء و من بعد الامراء ملوك جبابرة ثم يخرج رجل من اهل بيتى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً .
بعد ا ز من خلفاء خواهند بود و بعد ازخلفاء امراء و بعد از امراء پادشاهان ستمگر بيايند آنگاه مردى از اهل بيت من خواهد آمد كه زمين را از عدل و داد پركند چنانكه پراز ظلم باشد.
|
حديث38-عيسى (ع) مأموم مهدى (ع) :
ابوسعيد از پيغمبر (ص) نقل كرده كه فرمود:
منا الذى يصلى عيسى ابن مريم (ع) خلفه .
آن كس كه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مى گذارد ، از ما است .
|
حديث39- مهدى با عيسى بن مريم سخن مى گويد:
جابر بن عبدالله انصارى از آن حضرت روايت نموده كه فرمود:
ينزل عيسى بن مريم (ع) فيقول امير هم المهدى تعال صل بنا فيقول : الا ان بعضكم على بعض امراء تكرمة من الله عزوجل لهذه الامة.
چون اصحاب مهدى قيام كنند، عيسى بن مريم از آسمان فرود آيد، امير قيام كنندگان به عيسى مى گويد بيا تا با تو نماز بگذاريم عيسى مى گويد: شما خود از جانب خدا برخى بر برخى ديگر امير هستيد و اين لطف خدا نسبت به اين امت است .
|
حديث40- مهدى (ع) حافظ امنيت :
عبدالله بن عباس از پيغمبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود:
لن تهلك امة انا فى اولها و عيسى بن مريم فى آخرها و المهدى فى وسطها . (3)
امتى كه من در اول آنها و عيسى بن مريم در آخر آنها و مهدى در وسط آنها باشيم، هرگز هلاك نمى شوند.
|
|